Project Description

#2d2354

غم و اندوه بخش طبیعی از زندگی ما هست. ما انسان ها ممکن است وقتی عزیزی را از دست میدهیم یا در معرض چالش ها های زندگی مانند طلاق یا بیماری قرار میگیریم ناراحت یا افسرده میشویم. اما این احساسات گذرا هستند و بعد از یک مدت فروکش میکنند. زمانی که این احساسات مانند غم، اندوه، ناامیدی مدت طولانی ماندگار شود، این احتمال وجود دارد که ما دچار یکی از اختلالات مربوط به افسردگی باشیم. شاید بپرسید یکی از اختلالات افسردگی؟ مگر افسردگی چند نوع دارد؟ بله افسردگی بر اساس مدت زمانی که در زندگی افراد می ماند و شدت علائمی که تجربه میشود نام های متفاوتی میگیرند. در این جا در مورد اختلال افسردگی اساسی(Major Depressive Disorder) یا افسردگی بالینی توضیح میدهم

افسردگی یکی از شایع ترین اختلال روانی است که بسیاری از جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار میدهد، از خلق و احساساتی که در طول روز تجربه میکنیم، رفتار و عملکرد، تا فکر و خیالاتی که در سر داریم.

بسیاری افراد تسلیم این اختلال شده و اصلا به جست و جوی درمان نمیروند؛ البته که جای تعجب نیست چرا که یکی از علائم افسردگی احساس ناامیدی است و فرد افسرده از درمان شدن یا دگرگون شدن زندگی خود به وسیله هر نوع درمان و تغییری ناامید است. اما بخش زیادی از این افراد به جست و جوی درمان بر می آیند.

برای تشخیص اختلال افسردگی روانشناسان سوالات خاصی از شما میپرسند و اکثرا برگه های پرسشنامه به شما میدهند تا ارزیابی دقیق تری داشته باشند. برای اینکه به آشنایی بیشتر شما با این اختلال کمک کنیم معیار های آن را برای شما می آوریم

علائم افسردگی اساسی

عملکرد شما نسبت به گذشته تغییر کرده، این عملکرد مربوط به شغل، تحصیل یا تعاملات اجتماعی است-

اکثر اوقات روز خلق افسرده و تنگ را تجربه میکنید-

علایق و لذات خود را از دست دهید-

: از این علائم حداقل 5 مورد را به مدت 2هفته تجربه کنید-

تقریبا هر روز غم گین هستید و با کوچک ترین اتفاقی ناراحت یا عصبانی میشوید

به طور ناگهانی دچار اضافه وزن یا برعکس کاهش وزن شده باشید

مدام احساس خستگی یا کمبود انرژی دارید

احساس بی ارزشی یا احساس گناه دارید

تمرکز و تصمیم گیری برای شما دشوار شده

خواب شما کم تر از حد همیشگی و یا بیشتر از گذشته شده است

در مورد اتمام زندگی فکر میکنید یا حتی قصد انجام آن را دارید بخش خود کشی را بخوانید

افسردگی افسرده

Girl character with symptoms of depression. Vector illustration

چرا دچار افسردگی میشویم؟

برای هیچ اختلالی نمیتوان انحصارا یا دقیقا یک عامل را مشخص کرد بلکه ما مجموعه ای از عوامل را میشناسیم که به تناسب موقعیت و شرایط یک فرد در بروز آن اختلال نقش داشته است. عواملی که در ابتلا به این اختلال دخیل است

ژن: آیا در اقوام درجه یک شما فردی با علایم افسردگی بوده است؟ تحقیقات نشان داده کروموزوم…. ناقل اصلی این ژن میباشد

استرس: این عامل موجب فعال کردن ژن احتمالی اختلال افسردگی میشود و ورای آن تداوم استرس های محیطی خود یک عامل به تنهایی محسوب میشود

تغییرات در انتقال دهنده عصبی مانند دوپامین، سروتونین و چند هورمون دیگر

مصرف برخی دارو ها مانند استروئید ها

سو مصرف مواد مخدر یا الکل

برخی بیماری های پزشکی مانند سرطان یا کم کاری تیروئید و کم خونی

سابقه سو استفاده جنسی در دوره کودکی

 

افسردگی اساسی چگونه درمان میشود؟

در مان های افسردگی به چند دسته کلی تقسیم میشود که اینجا توضیح میدهیم

الف) داروها

دارو بخش مهمی از درمان افسردگی است که توسط روان پزشک انجام میشود. داروهای ضد افسردگی چند نوع کلی دارند که به آن اشاره میکنیم

اولین دسته به نام مهارکننده های بازجذب سروتونین هستن که بیشترین درصد تجویز پزشکان را شامل میشود. یافته ها بر این اساس است که در افسردگی سطح انتقال دهنده عصبی سروتونین کاهش پیدا میکند که این موجب تغییرات خلق و خو و تخریب کیفیت خواب میشود. ازین رو با استفاده از مهار بازجذب سروتونین میتوانیم الگوی خواب و خلق و خو را بهبود بخشیم. البته برخی افراد به خاطر ترس از اثرات خواب آلودگی داروهای ضد افسردگی از مصرف آنها اجتناب میکنند و باید بدانند که این دسته از داروها آرامبخش و خواب آور نبوده و اثرات آن در خواب آلودگی بالا نخواهد بود

از داروهای معروف این دسته میتوان به فلوکستین و سیتالوپرام اشاره کرد که کمترین عوارض جانبی را دارد

دسته بعدی مهار کننده های جذب سروتونین-نوراپی نفرین است.این دسته میزان سروتونین و نوراپی نفرین را بالا میبرد

دسته دیگر به نام داروهای سه حلقه ای جزو مواردی است که در صورت پاسخ ندادن داروهای دیگر بیشتر استفاده میشود و شامل احساس خواب آلودگی بیشتر و افزایش وزن بیشتری است که البته عوارض جانبی آن به درمانی که خواهد داشت می ارزد

ب) روان درمانی

روان درمانی، یا درمان با کمک روانشناس یکی از موثرترین روشهای درمان این اختلال روانی است. در این نوع درمان جلساتی با درمانگر خواهید داشت که بسته به رویکرد(یا سبک نگرش و عملکرد درمانگر) جریان متفاوتی داشته اما به طور کلی رواندرمانی به شما کمک خواهد کرد

با رویداد های استرس زا سازگار شوید

باور ها و رفتارهای منفی رابا رفتار و باورهای سالم و مثبت جایگزین کنید

مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید

راه های بهتری برای کنار آمدن با چالش ها پیدا کرده و مهارت حل مسیله بیاموزید

عزت نفس خود را افزایش دهید

احساس کنترل بر زندگی خود را بدست آورید

نوعی از درمان روانشناختی هست که در یک جمع از افراد شبیه به هم تجربه میشود که به آن گروه درمانی میگوییم. گروه درمانی با کممک یک روانشناس برگزار میشود و سبک مجزا و مفیدی از درمان فردی است

ج) درمان های کمکی

تغییر سبک زندگی

برخی عادت ها و رفتار ها هستند که به شما در بهبود اوضاع و احوال کمک میکنند.

درست خوردن

خوردن غذای مغذی به نفع ذهن و بدن شماست؛ هیچ ادعای علمی وجود ندارد که یک غذا بتواند افسردگی را درمان کند اما اطلاعات وسیعی داریم ازینکه هر ماده غذایی چه اثراتی در ما دارد که در اینجا بخوانید

این غذاها بسیار توصیه میشوند

حاوی اسیدهای چرب امگا3 مثل ماهی آزاد

حاوی ویتامین های گروه B مانند حبوبات و غلات سبوس دار

حاوی منیزیم که در مغز ها ماست و دانه ها یافت میشود

اجتناب از خوردن مواد غذایی غیر مفید و مضر مانند فست فود ها نوشابه و الکل

 

ورزش

اگرچه افسردگی موجب ایجاد احساس خستگی در فرد میشود اما شروع یک فعالیت ورزشی حتی بسیار سبک میتواند روحیه فرد را بهبود بخشد، مخصوصا اگر این ورزش در فضای باز و نور افتاب باشد

خواب خوب داشته باشید

با رعایت نکات بهداشت خواب و مناسب کردن زمان خواب(بین 7-9 ساعت ) به تنظیم انتقال دهنده های عصبی و کارکرد بدن کمک میتوان کرد

فعالیت اجتماعی

به رغم اینکه فرد افسرده علاقه یا حوصله تعامل با دوستان و اقوام خود را ندارد و گاه وقتی تعاملی برقرار میکند زود رنجیده خاطر میشود، از سرگیری و گسترش تعاملات بسیار کمک کننده است.

منابع: