Project Description

اعتیاد به مواد با دارا بودن حداقل سه نشانه از موارد زیر مشخص می شود

پديده تحمل برای مصرف مواد یا نیاز به افزایش میزان برای کسب اثرات مشابه

علایم ترک در صورت کاهش و با عدم مصرف

مصرف بیش از انتظار مواد از هرچیری که خود فرد برای مصرف در نظر گرفته است

ناتوانی در کاهش یا قطع مصرف و داشتن تقاضای جدی برای کم کردن مصرف مواد

صرف زمان زیاد برای بدست آوردن

ادامه مصرف مواد على رقم اینکه فرد واقف است مصرف مواد می تواند موجب مشکلات جسمانی و روانی برای او شود

 

واژه اعتیاد

به نقل از فرهنگ لغات امریکایی هریتیج (۲۰۰۴) اینگونه تعریف شده : نیاز اجباری جسمانی و روانی برای یک عادت شكل يافته مواد . در همین فرهنگ، در عبارتی دیگر این گونه آمده که اعتياد عبارت است از: شرایط عادت کردن با اجبار تحت اشغال واقع شدن با چیزی یا در چیزی

 

تعریف اعتیاد

اعتیاد یک شرایط عود کننده مزمن، با تقاضای وسواس گونه برای سوء مصرف مواد و تغييرات شیمیایی بلند مدت در مغز است. اعتياد بدون توجه به نوع ماده مصرفی خواه الكل، انواع آمفتامین ها، کوکایین، ماری جوانا و یا نیکوتین پدیده ای مشابه است. هر ماده اعتیاد آور تولید حالات خوشایند و ایجاد رهایی از رنحجش ها می نماید. استفاده مداوم از این مواد ایجاد تغییرات انطباقی در مغز می کند که به پدیده “تحمل”. “وابستگی جسمانی”. ” تقاضای شدید مواد بدون توانایی” و ” برگشت به مصرف می نماید که این اصطلاحات را در زیر توضیح میدهیم. وابستگی فرد به مواد به درجه ای می رسد که ترک آن بسیار دشوار و موحب واکنش های شدید جسمانی و روانی می شود. ریسک گرایش به اعتباد تا حدی مرتبط با شرایط وراثتی گزارش گردیده است. برای مثال در مورد اعتیاد به الكل عامل وراثتی را حدود ۴۰٪ تخمین زده اند. شرایط وراثتی مستعد کننده افراد برای اعتیاد هنوز به طور کامل شناخته نشده است

 

هرچند به نظر میرسد مواد اعتیاد آور و عادت دهنده یک مورد باشند اما سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۷۵ بین مواد اعتیاد آور و عادت دهنده تفاوت قائل گردیده تفاوتهای مذکور به شرح ذیل بوده اند

واکنش روانی و حالات فرد نسبت به مصرف مواد (یا چگونگی گرایش نسبت به مصرف مواد ) چگونگی پدیده تحمل، یا نیاز مداوم به افزایش مقدار برای بدست آوردن اثرات اولیه

ایجاد وابستگی جسمانی در فرد

ایجاد وابستگی روانی روانی

تأثیرات مضر و زیان بخش

مواد اعتیادآور احساس اجبار و التزام به ادامه مصرف در فرد به وجود می آورند. حال آن که در مواد عادت اور این امر به صورت یک خواهش برای مصرف کننده خواهد بود

مواد اعتیاد آور پدیده تحمل را در مصرف کننده به وجود می آورد و فرد تمایل قوی برای افزایش میزان مواد برای بدست آوردن اثرات اولیه مواد را دارد و این روند دائما ادامه خواهد داشت

در صورتی که این چنین تمایلی با مصرف مواد عادیت آور به وجود نمی آید

چه در مورد مواد اعتیادآور و چه درمورد مواد عادت دهنده وابستگی روانی وجود دارد ولی وابستگی جسمانی عموما با مواد اعتیاد آور به وجود می آید ومواد عادت دهنده معمولا عاری از این اثر هستند. مواد اعتیادآور اثرات مهم و زیان بخشی برای فرد، خانواده و اجتماعش به وجود می آورند. حال آن که مواد عادت اور این اثرات سوء را اساسا متوجه خود فرد می کند

 

اعتیاد و مکانیسم های آن

به طور کلی بعد از آن که شخص با ماده مخدر آشنا شد چند حالت برای او پدید می آید و سه مرحله عمده را تجربه و طی می کند

یک) احساس خشنودی و شعف بی مورد

احساس خشنودی و شعف خارق العاده و درعین حال بی مورد و بیجا: حالتی است که در تمام معتادان مشهود نمی باشد و فقط برخی از معتادان در اوایل اعتیاد آن را تجربه می کنند که پس از مدتی زایل شده و از میان می رود. چنین حالتی احساس خشنودی و خلسه مفرطی است که فرد دارد و این تصویر در او وجود دارد که سعادت جاودانی را یافته و از قیود مادی رها شده و در افاق و انفس جهان غیر مادی سیر می کند همچنین معتاد در این حالت از نظر تصورات و تخیلات تحریک شده و در زمینه های مختلف هنری ، ادبی ،جنسی، ونظایر آن به تخیل پردازی و تجسم ذهنی می پردازد

دو) پديده تحمل با افزایش ماده

معتاد می باید رفته رفته تعداد دفعات و میزان ماده مخدر را اضافه نموده تا بتواند حالات شعف و خلسه اولیه خود را بازیابد. زیرا بعد از مدتی با مقداری ثابت نمی تواند مثل سابق حالات خلسه خود را پیدا کند و از این روی باید به تدریج به مقدار آن بیفزاید. گاهی مقدار مصرف طی ماه های متمادی ممکن است به دهها برابر دفعات اولیه برسد

سه) انقیاد و تسليم روانی

احساس احتياج یا خماری حالتی است که به محض نرسیدن ماده مخدر بعد از مدتی در نزد معتاد پدیدار می شود. عطسه ، خمیازه و بعد استفراغ و تب مقدمه این حالات را تشكيل می دهد. شخص در این حالت بسیار عصبی و نامتعادل است و ولع عجیبی برای یافتن مواد اعتیاد آور پیدا می کند به طوری که از هیچ گونه اقدامی برای یافتن آن خودداری نمی نماید

یکی از عوارض دیر رسیدن ماده به معتاد سندرم پسیکو ارگانیک

 است که معمولا ۱۲ تا ۴۸ ساعت پس از قطع ماده مخدر آغاز می گردد. در این حالت بیمار مرتبأ خمیازه می کشد و دچار انقباضات عضلانی شدید شده و حساسیت های بسیاری مخصوصأ حساسیت پوستی در او به وجود می آید و اسپاسم های فارنکس و معده و قلب در او ایجاد می گردد. خواب و آرامش شخص از میان رفته و دلهره و نگرانی بیمار شدن می گیرد. او فکر می کند در حال مرگ است و با سماجت عجیبی دنبال ماده می گردد و چنانچه به ماده دسترسی نیابد دچار تحریکات شبیه مانی و هیستری می شود. مواقعی شخص دچار اسهال و استفراغ شده، مردمک چشم گشاد و بزاق و غدد عرق شروع به ترشح می کنند.

مکانیسم اعتیاد به مواد مخدر بدین نحو است که استعمال مداوم مواد نارکوتیک خصوصأ به مدت طولانی سبب می گردد که کم کم در اثر مقاومت و عکس العمل طبیعی بدن در برابر اثرات و خواص دارویی آنها ( اثرات فیزیولوژیکال، بیولوژیکال و فارمالوژیکال) از تأثیرشان کاسته شده و برای ظهور اثرات کامل تر و بهتر لازم می آید که تدریجأ برمیزان مصرف اضافه گردد. از این رو معتادان به مواد مخدر اغلب جهت بهره مند شدن از اثرات کامل تر و بهتر بر میزان مصرف روزانه خود اضافه می نمایند که این خود وابستگی آنها را به این مواد روز به روز تشديد وتقویت می کند

مکانیسم اعتیاد به مواد مخدر و مواد توهم زا با یکدیگر مغایرت دارد. مواد مخدر بیشتر از راه تسکین اعصاب، محیطی همراه با تخدير و تسكين توام با تحریک مراکز عصبی منشأ اثر است. از یک طرف در نتیجه حذف فشار و تشنجات عصبی و عضلانی و با ایجاد اعتدال مجازی و موقتی عصبی، شخص را از زیر بار احساس های دردناک جسمی و روحی نجات می دهد و از طرف دیگر مراکز عصبی را تحریک و با ازدیاد فعالیت های این مراکز در مراحل مختلف مركز تعقل را تخدير نموده و احساسات مفرح توأم با انبساط خاطر و تخیل و توهم را درشخص تقویت می نماید

مواد توهم زا بالعكس فاقد اثرات تخدیری و نشئه آوری است و از این لحاظ اثرشان به مراتب ضعیف تر از مواد افیونی می باشد. اثر این مواد عمدتا در مرکز تعقل بوده و از طریق ایجاد توهمات وسیع و بی کران و بی اساس، در به وجود آمدن نوعی احساسات و حالات روحی مطبوع و در عین حال کاذب منجر می گردند. از این رو مکانیسم تأثیر این دو دسته مواد با یکدیگر متفاوت است

با اندک. توجهی به آسانی مشاهده می شود که استفاده از مواد اعتیاد آور بدوا به واسطه در اثر و خاصیت متمایز مورد توجه بشر قرار گرفته است

اول- حذف فشار درونی و عصبی و از بین بردن دردهای تشنج زای عصبی و عضلانی موجود در بدن

دوم- تقویت قوه خیال هم از راه تخدير و تضعیف فعالیت مرکز تعقل و هم از راه تقویت نیروی تخیلی و توهم در اثر ایجاد نشئه، که همزمان بودن این دو اثر ظاهرا مثبت جسمی و روحی احساس نشئه را تقویت و بر آزادی نیروی خیال از قيود عقلی کمک می کند